سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سلام محب برمحبان حسین ع
صفحه ی اصلی |شناسنامه| ایمیل | پارسی بلاگ | وضعیت من در یاهـو |  Atom  |  RSS 
هرگاه کسی را دیدید که به وی زهد دردنیا و کم گویی عطا شده، بدو نزدیک شوید که حکمت القامی کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
» آمارهای وبلاگ
کل بازدید :183651
بازدید امروز :20
بازدید دیروز :5
» درباره خودم
» لوگوی وبلاگ
سلام محب برمحبان حسین  ع
» لوگوی دوستان



















» آوای آشنا
» گزیده ای از بیانات امام حسین علیه السلام

قال الحسین:

بخش دوم

امام حسین (ع) فرمود: پشت سر کسی که از تو ناپیداست چیزی مگو، مگر آنچه که می پسندی او پشت سرت از تو گوید و همانند بنده ای رفتار کن که می داند به گنهکاری خود گرفتار می شود و به نیک رفتاری خود پاداش می گیرد.

به امام حسین (ع) عرض شد: بیم تو از پروردگارت چه فراوان است؟ فرمود: در روز قیامت جز آنکس که در دنیا خوف خدا داشته کسی ایمن نیست.

روایت شده که امام حسین (ع) فرمود: گریستن از خشیت خدا، رهایی از آتش دوزخ است و فرمود: گریه دیده ها و خشیت دلها، رحمتی از خداست.

امام حسی (ع) فرمود: آن کس که بخشش تو را نپذیرد، تو را در جوانمردی کمک کرده است.

امام حسین (ع) فرمود: مال تو اگر برای تو مقدر شده باشد آنرا انفاق خواهی کرد. بنابراین، آن را برای پس از خود مگذار که پس انداز غیر تو می شود، در حالیکه آن را از تو می خواهند و حساب آن را از تو می کشند و بدان که تو برای آن نمی مانی، و آن بر تو وفا نمی کند، پس آنرا بخور پیش از آنکه تو را بخورد.

امام حسین (ع) فرمود: آنچه را طاقت نداری به عهده مگیر، به آنچه نخواهی رسید مپرداز، آنچه را قادر نیستی به شمار نیاور، جز به اندازه ای که سود می بری هزینه مکن، پاداش، جز به اندازه کارکرد خویش مخواه، جز به فرمانبرداری از خدای سبحان که به دست آورده ای شادمان مشو و جز آنچه که خود را برای آن شایسته می بینی دریافت نکن.

امام حسین (ع) فرمود: شکرگزاری تو برای نعمت پیشین، نعمت تازه را سبب می شود

امام به شخصی خطاب فرمود: فلانی، در راه به دست آوردن روزی ستیزه گرانه تلاش مکن و بر قدر، همچون واگذار کننده بی اختیار، تکیه ننما، زیرا در جستجوی روزی برآمدن، از سنت است و خلاصه جویی از عفت. عفت مانع روزی نیست و حرص زیاد روزی نمی اورد، همانا رزق تقسیم شده است و اجل حتمی است و به کار گیرنده حرص، جوینده گناه است.

امام حسین فرمود: توانمند شدن بر دشمن، خشم را از بین می برد و آتش کینه را خاموش می سازد. هر کس به حال و کار خود داناتر است.

امام حسین (ع) فرمود: هر که از تدبیر باز ماند و از چاره ها ناتوان گردد، مدارا کلید گره گشای اوست.

امام حسین (ع) فرمود: هر که دوست دارد اجل او تأخیر افتد و روزیش فزونی گیرد باید صله ارحام انجام دهد.

در مواردی که حق تو را ملزم می سازد، بر آنچه نمی پسندی، شکیبا باش و در مواردی که هوای نفس  تو را فرا می خواند، از آنچه دوست می داری، خود را نگهدار.

امیر مومنان (ع) به حسین (ع) فرمود: فرزندم! حلم چیست؟

فرمود: فرو بردن خشم و بر خود مسلط بودن

شخصی پیش امام حسین اظهار داشت: اگر نیکی به نا اهل برسد، تباه می شود، امام حسین (ع) فرمود: چنین نیست، بلکه نیکوکاری همچون رگبار است که باید به نیک و بد برسد. 

امام حسین (ع) فرمود: از این هواهای نفسانی که مجموعه آنها گمراهی و سرانجام آنها آتش است بپرهیزید.

امام حسین (ع) فرمود: کاری مکن که از آن پوزش بخواهی، زیرا مومن نه بد می کند و نه عذر می طلبد و منافق هر روز بد می کند و عذر می خواهد.

امام حسین (ع) فرمود: چه بسا گناهی که از عذر طلبی آن نیکوتر است.

امام حسین (ع) فرمود: هر که از کسی عیب جویی نکند، کنار هر عیب جویی خود، عذر خواهی را از دست نخواهد داد. 

شخصی نزد امام از کسی غیبت کرد، امام فرمود: ای فلانی دست از غیبت بردار زیرا غیبت نان و خورش سگهای دوزخ است.

امام حسین (ع) فرمود: وقتی شنیدی که کسی به اعراض مردم تعدی می کند سعی کن ترا نشناسد، زیرا بدترین عرض و ناموسها نزد او آبروی آشنایان اوست.

شخصی به امام حسین (ع) نامه نوشت که: با دو کلمه مختصر مرا پندی ده. حضرت نوشت: کسی که از راه نافرمانی خدا درصدد چیزی برآید، آنچه را امید دارد زودتر از دست می دهد و آنچه را بیم دارد زودتر سر می رسد.

امام حسین (ع) فرمود: برادران چهار گونه اند: برادری که به سود تو و به سود خود است، برادری که تنها به سود توست، برادری که به زیان توست و برادری که نه به سود تو و نه به سود خود است.

امام حسین (ع) فرمود: اگر مردم، مرگ را باور می کردند و آن را به همانگونه کههست به نظر می آوردند دنیا ویران می گشت.

شخصی خدمت امام حسین (ع) رسید و گفت: من مردی گنهکارم و در برابر گناه تاب نمی آورم، مرا نصیحتی فرما!

فرمود: پنج کار را انجام ده، آنگاه هر چه خواهی گناه کن، اول: روزی خدا را مخور و هر چه خواهی کن. دوم: از قلمرو فرمانروایی خدا بیرون شو و هر چه خواهی کن. سوم: به جایی درآ، که خدا تو را نبیند و هر چه خواهی کن. چهارم: هر گاه فرشته مرگ آمد تا جان تو را گیرد او را از خود بران و هر چه خواهی کن. پنجم: هر گاه مالک دوزخ تو را در آتش افکند، در آتش مرو و هر چه خواهی کن.

امام حسین (ع) فرمود: اگر سه چیز نبود، فرزند آدم هرگز برای چیزی سر خم نمی کرد: فقر، بیماری و مرگ.

امام حسین (ع) می فرمود: بدترین اوصاف زمامداران، ترس از دشمنان و بی رحمی بر ناتوانان و خودداری هنگام بخشش است.

امام حسین (ع) فرمود: به هیچ پادشاهی دستور درمان مده، زیرا اگر سودش بخشد سپاست نمی گوید و اگر زیانش رساند تهمت می زند.

امام حسین (ع) فرمود: اگر برادر مسلمانی را اطعام کنم برایم محبوب تر است تا افقی از بردگان را آزاد کنم. پرسیدند افق چقدر است؟ ده هزار.

 



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/15:: 12:47 صبح | نظرات دیگران ()

    » گزیده ای از بیانات امام حسین علیه السلام

    قال الحسین:

    بخش دوم

    امام حسین (ع) فرمود: پشت سر کسی که از تو ناپیداست چیزی مگو، مگر آنچه که می پسندی او پشت سرت از تو گوید و همانند بنده ای رفتار کن که می داند به گنهکاری خود گرفتار می شود و به نیک رفتاری خود پاداش می گیرد.

    به امام حسین (ع) عرض شد: بیم تو از پروردگارت چه فراوان است؟ فرمود: در روز قیامت جز آنکس که در دنیا خوف خدا داشته کسی ایمن نیست.                                                   

                        ادمه در آرشیو( ایام محرم)... 



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/15:: 12:41 صبح | نظرات دیگران ()

    » وقایع الایام

    مناسبتهای روز پانزدهم دی ماه

    - انتصاب موسیو مرنارد به سمت خزانه داری کل ایران در پی اولتیماتوم روسیه به ایران ( 1290 ش )

    - رحلت عالم ربانی آیت الله میر سید محمد مدرس نجف آبادی ( 1318 ش )

    - تعطیلی دانشگاههای ایران در اعتراض به سفر کارتر رییس جمهور وقت آمریکا به ایران ( 1356 ش)

    - عملیات هویزه به فرماندهی ارتش ( 1359 ش )                                                                - شهادت سر لشکر منصور ستاری فرمانده نیروی هوایی در سانحه سقوط هواپیما ( 1373 ش )

    1- در پی اولتیماتوم دولت روسیه به دولت ایران مبنی بر عزل مورگان شوستر آمریکایی از سمت خزانه داری کل کشور و اخراج وی از ایران، دولت ایران در حالی که قوای روس در شهرهای آذربایجان ایران به قتل و غارت و کشتار مردم مشغول بودند به ناچار در برابر خشونت دولت تزاری تسلیم شد و به خدمت مستشاران آمریکایی پایان داد. دولت روس که هنوز هم به این موفقیت قانع نبود، به زودی دولت را مجبور ساخت که مجلس را منحل و اکثر مطبوعات را توقیف نماید و رییس بلژیکی کل گمرک را که دست نشانده ایشان بود، به جای شوستر آمریکایی خزانه دار کل ایران کند. سرانجام ناصر الملک که در این زمان نایب السلطنه کشور بود مسیو مرنارد بلژیکی را به این سمت برگزید.

    2- آیت الله میر سید محمد بن سید محمد حسین مدرس نجف آبادی در حدود سال 1256 ش ( 1294 ق ) در نجف آباد به دنیا آمد و مقدمات علوم را در زادگاه خود فرا خواند. وی سپس برای ادامه تحصیلات خود راهی نجف اشرف گردید و در حلقه درس حضرات آیات: علامه سید محمد کاظم یزدی ، آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی، سید اسماعیل صدر و حاج آقا رضا همدانی جای گرفت. وی پس از چند سال اقامت در نجف و طی مدارج عالی علمی به اصفهان برگشت و تا آخر عمر به مدت بیش از 30 سال به تدریس و افتاء و اقامه جماعت پرداخت. حوزه درس ایشان مجمع فضلا و دانشمندان بود و جمعی از علمای بزرگ معاصر اصفهان از شاگردان معظم له بودند. همچنین حاشیه بر کفایة الاصول در 2 جلد از جمله آثار ایشان است. میر سید محمد مدرس نجف آبادی سرانجام در نیمه دی ماه 1318 ش برابر با 25 ذی القعده 1358 ق در 62 سالگی به دیار باقی شتافت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.

    3- دانشجویان مسلمان در اعتراض به سفر جیمی کارتر رییس جمهور وقت آمریکا به تهران به مدت سه روز بر سر کلاسها حاضر نشدند و دانشگاه را به تعطیلی کشاندند. دانشجویان انقلابی با درکی درست از اوضاع ایران و جهان و دخالتهای ناروای ابر قدرتها به ویژه آمریکا در امور ایران این بار با تعطیل کردن دانشگاهها صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان رساندند.

    4– در حالی که بیش از سه ماه از تجاوز عراق به خاک میهن اسلامی می گذشت دشمن با خوی تجاوزگری و توحش، فجایعی در مناطق اشغالی مرتکب گردید که روی ستمگر تاریخ را سفید کرده است. در پاسخ به این همه جنایت و دد منشی دشمن، عملیاتی به صورت کلاسیک طرح ریزی شد. در این عملیات تعدادی از رزمندگان شهادت طلب با اصرار زیاد، خود را در صف نیروهای عمل کننده قرار داده و با هماهنگی با زره پوشان ارتش جمهوری اسلامی ایران عملیات را آغاز کردند. دشمن پس از پیروزی در عملیات قبلی در دزفول هرگز تصور نمی کرد که ایران دوباره بتواند عملیات دیگری را تدارک ببیند. در اوایل این حمله در کمال ناباوری نیروهای خودی و دشمن تمامی خاکریزهای دشمن تسخیر شد و قوای اسلام به سمت جلو پیشروی کردند. سر انجام این عملیات نیز به دلیل عدم پشتیبانی و کمبود مهارت و آمادگی دشمن به نتیجه مطلوب نرسید و دشمن در 16 آذر ماه تمامی هویزه را به اشغال خود در آورد. این شهر قهرمان سرانجام در جریان عملیات بزرگ بیت المقدس و فتح خرمشهر از دست دژخیمان آزاد شد و از لوث و جور دشمن پاک گردید.

     5– امیر سر تیپ منصور ستاری در سال 1327 ش در قرچک ورامین به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات متوسطه وارد دانشکده افسری گردید. وی پس از طی مدارج علمی از جمله رادار کنترلی دوره کنترلر شکاری رادار را در آمریکا و اخذ لیسانس برق و الکترونیک از دانشگاه تهران به خدمت ارتش در آمد و در شمار افسران خوش فکر و مدیر نیروی هوایی قرار گرفت. ایشان پس از پیروزی انقلاب و در جریان دفاع مقدس با قبول مسؤولیتهای مهم فرماندهی معاون عملیاتی و فرماندهی پدافند هوایی و معاون طرح و برنامه و طرح مختلف توان رزمی نیروی ارتش را افزایش داد. تیمسار ستاری سرانجام در نیمه دی ماه 1373 به همراه چند تن از مسؤولان نیروی هوایی در مسیر برگشت از کیش به تهران در راه تصمیم به شرکت در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دوره خلبانی در پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان گرفتند تا اینکه پس از اقامت دو ساعته در اصفهان و در راه بازگشت هواپیما دچار سانحه شده پس از آتش گرفتن سقوط کرد. در این حادثه شش سردار نیروی هوایی ارتش به همراه تیمسار ستاری و شش تن از خدمه پروازی به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

     



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/15:: 12:17 صبح | نظرات دیگران ()

    » سیره نبوی(5)

    سیره نبوی

    شجاعت
    درک جوانان
    تکریم شخصیت جوان
    پاسداشت کهن سالان

    شجاعت

    پیامبر اعظم (ص) از شجاع ترین شخصیت ها در تاریخ بشر است او به تنهایی در برابر جهانی از شرک و کفر قد برافراشت، با عقاید خرافی اعرابی که از خشن ترین مردم روی زمین بودند، به مبارزه برخاست و مدت پانزده سال تنها با اعتماد و توکل به خداوند، در برابر کافران ایستادگی و مقاومت کرد. این درحالی بود که مشرکان به کار گرفتن شدیدترین شکنجه های برای دوستان پیامبر و بدترین سخت گیری ها در حق ایشان کوتاهی نکردند. پس از هجرت به مدینه نیز که فرمان جهاد بر ایشان نازل شد، در نبردهای بسیاری که روی می داد، شرکت می کرد. امیر مؤمنان علی (ع) در همین زمینه می فرماید: ما مسلمانان در جنگ ها آن گاه که جنگ شعله می کشید و کار سخت می شد، به رسول خدا (ص) پناه می بردیم و هیچ کس از او به دشمن نزدیک تر نبود.

    امام صادق (ع) می فرماید:

    «از وقتی آیه : «در راه خدا جنگ و جهاد کن و جز خود را به آن تکلیف مکن». (نساء:84) بر پیامبر نازل شد، به هر جنگ و جهادی، خود اقدام می کرد و فرماندهی آن را برعهده می گرفت و دیگری را به این کار مأمور نمی ساخت. از وقتی این آیه بر پیامبر نازل شد، شجاع ترین فرد کسی بود که به پیامبر می پیوست و به او پناه می جست (زیرا پیامبر ازهمه بی باک تر و به دشمن و خطر، نزدیک تر بود)
    مالک بن عوف، فرمانده سپاه دشمن در توصیف شجاعت پیامبر(ص) می گوید : « در میدان کارزار که جنگ جویان با شدت هر چه تمام تر مشغول جنگ و شمشیر زدن بودند، پیامبر مانند شیر با توان و نیروی فوق العاده ای آماده حمله بود».
    در نبرد کسی شجاع به شمار می آمد که در کنار او باشد؛ زیرا در مصاف ها، پیامبر به دشمن نزدیک بود. عثمان بن حصین می گوید :«هنگامی که رسول خدا (ص) با سپاه دشمن برخورد می کرد، او نخستین کسی بود که می جنگید». در نبرد خندق، شجاعت بی نظیری از خود نشان داد؛ زیرا هنگامی که قبیله هوازن با تیرانداز، مسلمانان را پراکندند، او یک تنه برابر دشمن ایستاد. از مرکب خود پیاده شد و با اشعار حماسی ، خود را به کسانی که او را نمی شناختند، چنین معرفی کرد: «من پیامبری بی دروغ هستم، من پسر عبدالمطلب هستم» تاریخ نویسان نوشته اند که در آن روز کسی ثابت قدم تر و نزدیک تر از او به دشمن نبود.

    درک جوانان

    رسول گرامی اسلام، جوانان را قدر می نهاد و به خواسته های آنان توجه داشت. ایشان به آرمان خواهی و خواسته های دوران جوانی، به ویژه به تمایل جنسی آنان توجه می کرد و برای تأمین این خواسته ها می کوشید. در جامعه رسول الله (ص) پیوند ازدواج، ساده ترین و بی آلایش ترین و در عین حال، استوارترین پیوندها بود که به سادگی انجام می گرفت. این جامعه، گرفتار چشم و هم چشمی ها، سخت گیری ها و انتظارهای بی جا از همسران نبود.
    رسول الله (ص) با درک صحیح موقعیت، احساسات ، عواطف و تمایلات جوانان، به عزت مندی این قشر آینده ساز توجه داشت و در ابعاد گوناگون بر آموزش جوانان تأکید می کرد: «به فرزندان خویش تیراندازی و شنا بیاموزید». رسول گرامی حتی مسؤولیت های بزرگ را به جوانان واگذار می کرد. این برخوردها چنان جوانان حجاز را مجذوب ایشان ساخت که دست از خانه و کاشانه کشیدند و در سخت ترین شرایط در کنار ایشان ماندند. رسول الله (ص) مسؤولیت بزرگ فرهنگی، اجتماعی و نظامی را به جوانان وا گذار می کرد حضرت می فرمود: «من با جوانان یاری شدم». پیش از هجرت حضرت به مدینه، مصعب بن عمیر را که نوجوانی بیش نبود برای انجام رسالت فرهنگی و تبلیغی به مدینه فرستاد وی در جنگ های بدر و احد، فرمانده و پرچمدار سپاه حق بود که با حماسه آفرینی در جنگ احد به شهادت رسید.
    پس از فتح مکه نیز عتاب بن اسید را به عنوان والی مکه برگزید، در حالی که بیست و یک سال بیشتر نداشت و افراد بزرگتر از وی در میان صحابه هم فراوان بود. وقتی به این کار حضرت اعتراض کردند، حضرت با متانت پاسخ داد که بزرگی سن، ملاک مسؤولیت نیست. ملاک، شایستگی و فضیلت است و شایستگی و فضیلت به سن و سال نیست. به تعبیر دیگر، سن سبب بزرگی نیست. فضیلت و شایستگی مایه بزرگی است.
    همین مطالب در مورد معاذبن جبل که بیست و شش سال داشت، مطرح شد. پیامبر ، ایشان را به عنوان مبلّغ دینی در مکه منصوب کرده بود. همچنین اسامه بن زید را در سمت فرماندهی لشکری به جنگ رومیان فرستاد، در حالی که تنها هجده سال داشت، پیامبر در پاسخ معترضان فرمود:« اسامه همانند پدرش زید شایسته این مقام است».
    عبدالله، جوان بیست ساله مکه، بیست و سومین نفری بود که به دین اسلام گروید. او پس از سخنان رسول خدا (ص) با شجاعت و استواری تمام، قرآن را میان مشرکان مکه آشکارا تلاوت کرد.
    جابربن عبدالله انصاری نیز یکی از جوانان تلاشگر و پرشور مدینه بود و در تمامی صحنه های حماسی، حضوری چشم گیر داشت. او نخستین بار در دوران نوجوانی، به همراه پدر و برخی از یثربیان پیامبر را در سال سیزدهم بعثت در منا زیارت کرد. هنگام حضور حضرت در مدینه نیز همواره با ایشان بود تا آنکه در سال دوم هجر جنگ بدر صورت گرفت. او به دلیل خردی سن از شرکت در نبرد منع شد، ولی با حضور در منطقه جنگ، به جنگ جویان مسلمان آب می داد.
    ابوسعید خدری نیز به دلیل خردی سن، از شرکت در جنگ احد بازماند، چون سیزده سال بیش نداشت. البته وی در نبرد خندق اجازه حضور یافت و از آن پس با حضور در دوازده غزوه، هم پای پیامبر در میدان های جنگ حضوری حماسی داشت.
    همچنین پس از بعثت رسول خدا (ص) زیدبن حارثه ، سومین مرد جوانی بود که به رسالت ایشان ایمان آورد. او از آن تاریخ، پیوسته در کنار پیامبر بود و یاور و همراه و صدیق او به شمار می رفت تا جایی که حضرت به زید می فرمود: «تو برادر و دوست ما هستی».
    جعفر بن ابی طالب (ع) نیز در آغاز بیست سالگی، دومین نفری است که به دین اسلام پیوست. سیما و سیره جعفر شبیه پیامبر بود و آن حضرت در وصف او چنین فرمود: «خداوند ، مردم را از شاخه های مختلف آفرید، ولی من و جعفر از یک شاخه و درختیم». البته که علی (ع) هنگام نزول وحی، نخستین کسی بود که به رسول الله (ص) گروید. در آن هنگام، تنها ده سال از عمر علی (ع) می گذشت.
    فراهم آوردن وسیله ارتباطی جوانان با خداوند و خدامحوری در کارها، در سیره پیامبر اکرم (ص) جایگاهی بس رفیع داشت، به گونه ای که حضرت محمد (ص) در توصیه ای به یکی از جوانان عصر خویش می فرماید:
    ای جوان ! کلماتی به تو می آموزم : حق خداوند متعال را رعایت کن، خداوند نیز تو را حفظ می کند. حق خداوند را رعایت کن که آن را فراروی خویش می یابی . هر گاه چیزی بخواهی، از خداوند بخواه ، هر گاه یاری جستی ، از خداوند یاری جوی . بدان اگر همه مردمان گرد آیند تا بهره ای به تو رسانند، نخواهند توانست نفی به تو برسانند، مگر آنچه خداوند متعال برای تو مقرر کرده است و اگر گرد آیند تا زیانی به تو برسانند، نخواهند توانست زیانی به تو برسانند، مگر آنچه خداوند به زیان تو مقرر کرده است.
    از نگاه پیامبر اکرم (ص) مشورت، جایگاه ویژه ای داشت تا جایی که می فرمود: «هیچ پشتیبانی قابل اعتمادتر از مشورت نیست». رسول اکرم (ص) هفت سال سوم زندگی را دوران مشورت و وزارت جوان دانسته است. او به جوانان اهمیت می داد و در صحنه های مختلف، دیدگاه های آنان را جویا می شد.
    نگاه مهربان پیامبر اکرم (ص) به جوانان، همراه با بزرگداشت شخصیت و تکریم احساسات آنان، بسیار ارزشمند است ایشان به دیگران نیز توصیه می فرمود:
    «شما را سفارش می کنم که با جوانان به خوبی و نیکی رفتار کنید، چون آنان نازک دل ترند».

    تکریم شخصیت جوان

    یکی از مهم ترین عوامل سازگاری جوان در خانواده و اجتماع این است که شخصیتش مورد احترام باشد و خویشتن را در معرض اهانت و تحقیر نبیند و نسبت به عزت نفس و شخصیت خود احساس ناامنی نکند.
    جوان به طور طبیعی دوستدار کسی است که به او نیکی کرده و دشمن کسی است که در حقش بدی روا داشته است.

    پیامبر اکرم (ص) می فرماید :

    دل های مردم با این تمایل فطری آفریده شده است که نیکی کنندگان به خود را دوست داشته باشند و بد کنندگان به خویش را دشمن دارند.
    نکته مهمی که در تکریم شخصیت جوانان باید بدان توجه کرد، آگاهی یافتن از ویژگی های خاص دوره جوانی است. پدران و مادران باید بدانند که فرزند جوانشان مراحل کودکی را پیموده و به مرحله جوانی رسیده است. پس باید این واقعیت را بپذیرند که فرزندشان دیگر کودک نیست و نباید مانند دوران کودکی با وی رفتار کنند و با تندی و خشونت به او دستور بدهند.

    پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

    «فرزند در هفت سال اول، سید و آقای والدین است. در هفت سال دوم، بنده و فرمانبردار پدر و مادر است و در هفت سال سوم، وزیر و طرف مشورت والدین است. رسول اکرم (ص) با به کار بردن واژه «وزیر» از یک طرف، به تشخص طلبی و استقلال جویی جوان توجه داشته و از طرف دیگر، به پدر و مادر فهمانده است که با جوان امروز همانند بچه دیروز رفتار نکنند و با او آمرانه سخن نگویند و با تندی و خشونت، شخصیتش را تحقیر نکنند.
    جوانی که در محیط خانواده، عضو مؤثر به شمار می آید و پدر و مادر، شخصیتش را همانند افراد بزرگ گرامی می دارند و او را سزاوار استقلال و آزادگی می بینند، روانی آرام دارد و احساس حقارت و کمبود نمی کند. چنین جوانی برای آنکه مقام و موقعیت خویش را نزد دیگران حفظ کند می کوشد پیرامون گناه و کارهای پست نگردد و بدین وسیله شخصیت و ارزش خود را از گزند آسیب های گوناگون در امان بدارد و اسباب تحقیر و اهانت خود را فراهم نیاورد.
    پدران و مادرانی که فرزند جوان خود را چنین به خوبی پرورش می دهند و با رفتار خویش ، آنان را انسان هایی پاک دل و درستکار بار می آورند، مشمول الطاف الهی هستند.

    پیامبر اکرم (ص) فرمود:

    رحمت الهی شامل پدر و مادری باد که (باتربیت صحیح) فرزند خود را در نیکی به والدین یاری رسانند.
    یکی از مهم ترین عوامل سازگاری جوان در خانواده و اجتماع این است که شخصیتش مورد احترام باشد و خویشتن را در معرض اهانت و تحقیر نبیند و نسبت به عزت نفس و شخصیت خود احساس ناامنی نکند.
    جوان به طور طبیعی دوستدار کسی است که به او نیکی کرده و دشمن کسی است که در حقش بدی روا داشته است.

    پاسداشت کهن سالان

    پیامبر اسلام می فرمود : «احترام به پیرمرد (و پیرزن) مسلمان، بزرگداشت خداوند است. جوانان را به احترام نهادن به کهن سالان تشویق می کرد و می فرمود :
    هیچ جوانی، کهن سالی را به خاطر پیری اش گرامی نمی دارد، جز آنکه هنگام پیری خودش، خداوند کسی را برایش فراهم می کند که احترامش گذارد.
    امام صادق (ع) فرمود: «روزی دو مرد نزد حضرت آمدند، یکی پیر و دیگری جوان، مرد جوان پیش از همراه کهن سالش لب به سخن گشود. پیامبر فرمود: (ابتدا) بزرگ (تر) و بزرگ(تر).
    رسول رحمت همگان را به احترام پیران فرا می خواند و می فرمود:
    کهن سال در میان خاندانش بسان پیامبر در میان امتش است. از ما نیست کسی که کهن سالان ا را احترام نکند، (زیرا) برکت با بزرگان شماست.

    دوستی و هم نشینی با نیکان

    دقت در انتخاب دوست و هم نشین از دیدگاه معصومین (ع) اهمیت خاصی دارد. آنان سفارش می کردند پیش از انتخاب دوست، او را از نظر ایثار و فداکاری وصفات اخلاقی بیازمایید. هر گاه به صلاحیت او اطمینان یافتید، آن گاه با او دوست شوید. رسول گرامی اسلام می فرماید: «بهترین هم نشین کسی است که ناسازگاری اش اندک باشد و سازگاری اش بسیار».
    رسول خدا (ص) در سخنی دیگر، یکی از ویژگی های دوست نامناسب را چنین بیان می فرماید:
    «هم نشینی با کسی که آنچه را برای خود می پسندد، برای تو نپسندند، خیری برای تو ندارد». رسول رحمت درباره اثرگذاری مجالس و هم نشینی بر اخلاق و رفتار انسان ها می فرماید:
    تنها در محضر دانشمندانی بنشینید که شما را از پنج چیز به پنج چیز فرا می خوانند. از دودلی به یقین، از ریا به اخلاص، از دنیا خواهی به دنیا گریزی، از تکبر به فروتنی و از فریب کاری به خیرخواهی».
    دو نفر از مشرکان به نام های عقبه و ابّی با هم دوست شدند. عقبه، اسلام را پذیرفت. ولی دوستش به او اعتراض کرد و در اغوای او کوشید، به گونه ای که عقبه به کفر و شرک بازگشت و در جنگ بدر در لشکر کفر بود و به دست لشکر اسلام کشته شد. قرآن مجید در این باره می فرماید:
    (به خاطر آورید) روزی که ستم کار، دست خود را (از شدت حسرت) به دندان می گزد و می گوید: ای کاش با رسول (خدا) راهی برگزیده بودم. ای وای بر من! کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم. او مرا از یادآوری (حق) گمراه ساخت، پس از آنکه یاد حق به سراغ من آمد و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است.
    رسول اکرم (ص) در سخنی ارزشمند درباره تأثیر دوستی و هم نشینی این گونه می فرماید: انسان بر آیین و مرام دوست و هم نشین خود است.



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/14:: 12:46 صبح | نظرات دیگران ()

    » وقایع الایام

    مناسبتهای روز چهاردهم دی ماه

     

    - فرار ازهاری و اویسی از مزدوان رژیم طاغوت به خارج از کشور ( 1357 ش )

    - روز جهاد کشاورزی

    - عملیات محدود چغالوند در گیلان غرب به طور مشترک به فرماندهی سپاه پاسداران ( 1359 ش )

    - درگذشت عالم وارسته آیت الله شیخ محمد لاکانی ( 1379 ش )

    - عملیات کوچک محدود در تنگه حاجیان توسط سپاه ( 1359 ش )

    - سفر مخفیانه ژنرال هایزر مستشار عالی رتبه نظامی آمریکا به تهران ( 1357 ش )

    - ورود اولین هواپیما به ایران ( 1292 ش )

     

    1- در پی اجرای یک برنامه پرواز نمایشی در آسمان تهران توسط خلبانی لهستانی با یک هواپیمای دو باله سبک در زمان احمد شاه قاجار، اولین هواپیما به ایران وارد شد. در ازای این برنامه دست اندرکاران این هواپیما با فروش مبلغ گزاف بلیط، نمایش مختصری داده بودند. تا سالها بعد پروازها غالباً نمایشی بود و هواپیماها برای این منظور به ایران می آمدند. همچنین تا نیمه سال 1301 ش در تهران زمین مشخصی برای فرود و برخاستن هواپیما وجود نداشت تا آن که در پی درخواست دولت انگلستان برای فرود هواپیما، دولت ایران زمینی در جنوب تهران برای این کار اختصاص داد. پس از مدتی خطوط هوایی ایجاد شد و پس از انجام مذاکراتی با شرکتهای اروپایی، اولین سرویس هوایی در آذر ماه 1303 ش دایر گردید.

     

    2- غلامرضا ازهاری و غلامعلی اویسی دو تن از ارتشبدهای عالی رتبه ارتش رژیم پهلوی بودند که در روزهای پایانی عمر رژیم ستم شاهی احساس کردند که این رژیم نابود شدنی است و حضور آنان در ایران ممکن است به قیمت جان آنان تمام شود. از این رو پس از انتقال اموال بی شمار خود به خارج از کشور به اروپا گریختند. ازهاری تا پیش از آن نخست وزیر دولت نظامی بود که در اواخر کار به علت عدم توانایی در کنترل اوضاع کشور از این سمت استعفا داده بود. اویسی نیز به عنوان فرماندار نظامی تهران در 17 شهریور 1357 دستور قتل عام وسیع مردم را صادر کرده و پس از روی کار آمدن ازهاری سرپرست وزارت کار گردید که آن هم دوام نیاورد.

     

    3- ژنرال رابرت هایزر معاونت وقت فرمانده نیروی هوایی آمریکا در اروپا بود و برای مأموریتی ویژه به تهران آمد تا دولت آمریکا را در تصمیم گیریهای بعدی و اطلاع از اوضاع ایران در زمان انقلاب بزرگ ملت مسلمان ایران یاری کند. هایزر در مدت اقامت سی و چند روزه خود در ایران تنها یک بار با شاه ملاقات کرد و در آن جلسه روز و ساعت خروج محمد رضا پهلوی از ایران تعیین شد. هر چند سفر هایزر به ایران به صورت محرمانه صورت گرفت ولی خبر ورود وی در دو روز بعد یعنی شانزدهم دی ماه فاش شد. هایزر در کتاب خاطراتش می نویسد: "من برای بررسی این مسأله، مخفیانه به تهران آمدم که کودتا چگونه میسر است و آیا اصلاً به مصلحت هست یا نه پس از بررسیهای بسیار از واشنگتن دستور رسید که دولتی قوی به رهبری شاپور بختیار تشکیل شود. در صورتی که این کار شکست بخورد کودتای نظامی انجام شد. به طور کلی از مطالعه و بررسی مجموع اخبار و اسناد چنین استنباط می شود که مأموریت ژنرال هایزر در ایران بر اساس چهار مسأله دور می زد. نخست آن که از عملیات خودسرانه و حساب نشده ارتش پس از فرار شاه از ایران جلوگیری شود؛ دوم آن که ارتش را موظف سازند از دولت بختیار پشتیبانی نماید و در صورت لزم مبادرت به کودتای نظامی شود؛ سوم آن که تکلیف قراردادهای فروش سلاحهای پیشرفته آمریکا در ایران روشن گردد؛ چهارم آن که وسایل و سلاحهای مدرن آمریکا در ایستگاههای رادار در ایران به تصرف شوروی در نیاید. با این حال نهضت اسلامی ملت ایران به حدی گسترش یافت که کاری از دست ژنرال هایزر و کاخ سفید بر نیامد و او چند روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از تهران گریخت.

     

    4- آیت الله شیخ محمد لاکانی رشتی در سال 1290 ش برابر با 1331 ق در نجف اشرف و در بیت آیت الله شیخ مهدی لاکانی از علمای دوران به دنیا آمد. وی در ده سالگی به همراه پدر راهی رشت گردید و پس از پشت سر گذراندن مقداری از تحصیلات جدید به فراگیری علوم دینی پرداخت. آیت الله لاکانی در سال 1310 ش جهت ادامه تحصیلات خود وارد حوزه علمیه قم شد و از محضر درس آیات عظام: سید احمد خوانساری، سید صدر الدین صدر، سید محمد حجت کوه کمره ای و پدر خویش استفاده نمود. وی پس از چند سال به عتبات رفت و پس از موفقیت در امتحان از حضرات آیات: سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاء الدین عراقی اجازه اجتهاد دریافت کرد. ایشان پس از مراجعت به قم، به مدت 7 سال از درس خارج فقه و اصول آیت الله بروجردی بهره برد و همزمان به تدریس دوره سطح و فلسفه پرداخت. آیت الله لاکانی بعدها به دلیل ارتحال پدر و نیز بیماری راهی رشت گردید و مقیم آنجا شد. وی در مدت نیم قرن اقامت در رشت شاگردان بسیاری را پرورش داد و تألیف و تدریس اهتمام ورزید. از این فقیه جلیل، آثار متعددی بر جای مانده که شرح مکاسب شیخ انصاری و کفایة الاصول و نیز رسالاتی در علم اخلاق، علم درایه، نفس و قواعد فقیهه و اصولیه از آن جمله اند. این عالم ربانی سرانجام در تاریخ 14 دی ماه 1379 ش برابر با 8 شوال 1421 ق در 89 سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در مسجد کاسه فروشان رشت به خاک سپرده شد.



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/14:: 12:16 صبح | نظرات دیگران ()

    » گزیده ای از بیانات امام حسین علیه السلام

    قال حسین(ع):

    بخش اول

    امام حسین فرمود: عاقل، با کسی که می ترسد او را دروغگو پندارد هم سخن نمی شود، از کسی که می ترسد او را رد کند درخواستی نمی کند، به کسی که می ترسد او را بفریبد تکیه نمی نماید و به کسی که به امید او اطمینانی نیست امید نمی بندد.

    امام حسین می فرماید: عقل، جز از راه پیروی حق به کمال نمی رسد.

    امام حسین می فرماید: از نشانه های اسباب قبولی اعمال، همنشینی با خردمندان است و از نشانه های اسباب نادانی، کشمکش با نابخردان است و از نشانه های دانا، نقادیاو از گفتار خود و آگاهی او از اسرار  آرای گوناگون است.

    امام حسین می فرماید: اگر همه گفتار دانا نیکو و بحق بود، از خود پسندی در آستانه دیوانگی قرار می گرفت. همانا دانا کسی است که حق گویی او فراوان باشد.

    امام حسین می فرمود: دانش نطفه بارور معرفت است. تجربه های طولانی، فزونی عقل است، شرافت همان پارسایی است. قانع بودن، آسایش تن است، هر که تو را دوست دارد، از پلیدی بازت می دارد، هر که تو را دشمن دارد، بر نابکاری واردت می سازد.

    امام حسین می فرماید: هر کس این پنج چیز را نداشته باشد، از زندگی خود چندان بهره ای نمی برد: عقل، دین، ادب، شرم و خوش خلقی.

    شخصی از امام حسین پرسید: شریف ترین مردم کیست؟

    امام فرمود: آن کس که پیش از اندرز دیگران، خود پند گیرد و پیش از بیدار باش دیگران، خود بیدار شود.

    عرض کرد: شهادت می دهم که چنین کسی سعادتمند است.

    از امام حسین پرسیدند: چگونه صبح کردی؟

    فرمود: صبح نمودم در حالیکه پروردگارم بالای سرم و آتش، پیش رویم، مرگ، جوینده ام و حساب الهی فراگیرم می باشد و چنین روزی من، در گرو کردار خویشم، نه آنچه دوست دارم پیدا می کنم، و نه آنچه نمی پسندم از خود می رانم و همه کارها در اختیار دیگری است. اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد از من می گذرد. بنابراین کدام فقیری از من نیازمندتر است.

    شخصی از امام حسین پرسید: فاصله میان ایمان و یقین چقدر است؟ فرمود: چهار انگشت.

    گفت: چگونه؟ فرمود: ایمان آن است که آن را می شنویم و یقین آن است که آن را می بینیم و فاصله بین گوش و چشم چهار انگشت است.

    پرسید: میان آسمان و زمین چقدر است؟ فرمود: یک دعای مستجاب.

    پرسید : میان مشرق و مغرب چقدر است؟ فرمود: به اندازه ی سیر یک روز آفتاب.

    پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود: بی نیازیش از مردم.

    پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟ فرمود: در پیران هرزگی و بیعاری است، در قدرتمندان،درنده خویی، در شریفان، دروغگویی، در ثروتمندان، بخل است و در عالمان حرص.

    امام حسین می فرماید: حقا که مومن ، خدا را حافظ خود گرفته و گفتار او را آیینه خود گزیده است. گاهی در اوصاف مومنان چشم می دوزد و گاهی در ویژگیهای سرکشان می نگرد. از اینرو بهره وری او از کلام خدا، در لطایف و در ژرفای معرفت خود غوطه ور است، از هوشمندی خود، در بلندای یقین جایگزین است و در پاکی خود استوار است.

    از امام حسین (ع) روایت شده است: عزت و بی نیازی از جایگاه خود بیرون آمده به گردش پرداختند، چون با توکل برخورد نمودند و در آن مقیم گشتند.

    به امام حسین (ع) عرض شد ابوذر می گوید: برای من، فقر محبوبتر از بی نیازی و مریضی، محبوبتر از سلامتی است. حضرت فرمود: خدای متعال ، ابوذر را رحمت کند، اما من می گویم: هرکس به نیک گزینی خدا برای او مطمئن شود، جز آنچه را خدا برایش گزیده است آرزو نمی کند.

     امام حسین (ع) می فرماید: خداوند به هر کس راستگویی و نیکخویی و پاکدامنی و پاک خوری روزی کند خیر دنیا و آخرت را ویژه او ساخته است.

    امام حسین (ع) می فرماید: جمعی خدا را از شوق بهشت می پرستند، این عبادت سوداگران است و گروهی خدا را از بیم دوزخ می پرستند، این عبادت بردگان است و مردمی هم خدا را از روی شکر می پرستند. این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است. 

    امام حسین فرمود: هر کس خدا را آنگونه که حق پرستش اوست بپرستند، خدا از فیض خود به او بالاتر از آرزوها و کفایتش ارزانی دارد.

    یک نفر به امام حسین (ع) عرض کرد: در تو کبر وجود دارد؟ حضرت فرمود: همه کبریایی و عظمت از آن خداوند یگانه است که در دیگری نیست. خدای متعال فرمود: عزت، مخصوص خدا و رسول او و اهل ایمان است.

    از امام حسین (ع) پرسیدند: ادب چیست؟ فرمود: این است که از خانه خود بیرون آیی و با هیچ کس برخورد نکنی مگر آنکه او را برتر از خود ببینی. 

    امام حسین (ع) فرمود: سلام ، هفتاد حسنه دارد، شصت و نه حسنه آن، ازآن سلام کننده و یکی ازآن جوابگو است.

    امام حسین (ع) فرمود: بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.

     امام حسین می فرماید: « درستکار آسوده است، بی گناه بی باک، خیانتکار ترسان و بدهکار هراسان است. هرگاه آشفتگی و بلا بر عاقلی روی آورد اندوه خود را با دور اندیشی می زداید و برای چاره جویی در خانه عقل را می کوبد.

    مردی با امام حسین (ع) آغاز سخن کرد که خدا عافیتت بخشد، حالت چگونه است؟ فرمود: خدا عافیتت دهد سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است. سپس فرمود: تا کسی سلام نداده به او اجازه سخن گفتن ندهید.

    امام حسین (ع) در خطبه ای فرمود: هان ای مردم! در اخلاق شایسته و والا با هم رقابت کنید و در سودهای معنوی و بهشتی از هم پیشی گیرید، مپسندید آن کار نیکی را که در آن شتاب ننموده اید.

    بدانید که هر کار نیکی، سپاسی را بهره می دهد و پاداشی را از پی می آورد، چنانچه کار نیک را مجسم بنگرید، آن را در چهره انسانی نیکو و زیبا می دیدید که ناظران را مسرت می بخشد. هر کس که بخشش کرد ، سروری یافت و هرکس بخل ورزید، فرو مایه شد.

    امام حسین (ع) فرمود: راستی، عزت است و دروغ، ناتوانی، اسرار امانت است و همسایگی، خویشاوندی، یاری رسانی صمیمیت است و کار، تجربه آموزی، اخلاق نیک عبادت است و سکوت، زینت، تنگ نظری و آزمندی، فقر، بخشندگی دارایی و مهربانی، خردمندی است.

    امام حسین (ع) فرمود: از سوگند زیاد بپرهیزید زیرا سوگند آدمی از چهار خصلت سرچشمه می گیرد: یا از خواری است که در خود می یابد و او را بر ذلت تصدیق مردمش بر می انگیزد و یا از ناتوانی در منطق است که سوگندها را پرکننده خلأها و پیوند ساز سخنان بی ربط خود می کند و یا از بدبینی مردم است که از آنان نسبت به خود سراغ دارد و می داند که سخنش را جز با سوگند نمی پذیرند و یا از آن روست که زبان خود را بی اندیشه بکار می گیرد.



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/13:: 1:36 صبح | نظرات دیگران ()

    » وقایع الایام

    مناسبتهای روز سیزدهم دی ماه

    - رحلت عارف پارسا آیت الله شیخ علی اکبر اللهیان تنکابنی ( 1339 / 15 رجب 1380 ق )

     - تبعید آیت الله سید مصطفی خمینی به ترکیه توسط رژیم پهلوی ( 1343 ش )

    - آغاز کنفرانس گوادلوپ با حضور سران کشورهای غرب برای بررسی اوضاع ایران ( 1357 ش )

    - آغاز به کار نخستین گردهمایی جنبشهای آزادی بخش جهان در تهران ( 1358 ش )

    - ابلاغ پیام تاریخی امام خمینی به گرواچف رییس جمهور اتحاد جماهیر شوروی ( 1367 ش )

     

    1- در مقطعی که سراسر ایران در تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم بود و هر لحظه ضعف و انعطاط آن بیشتر نمایان می شد سران چهار قدرت جهان غرب به پیشنهاد فرانسه در جزایر گوادلوپ در شرق دریای کاراییب در آمریکای مرکزی گرد هم آمدند و به بررسی رویدادهای ایران و آینده آن پرداختند. در این کنفرانس جیمی کارتر رییس جمهور وقت آمریکا، هلموت اشمیت صدر العظم آلمان غربی، جیمز کالاهان نخست وزیر انگلستان و ژیسکار دستن رییس جمهور وقت فرانسه با هدف حفظ منافع خود در ایران به تبادل نظر پرداختند. کارتر معتقد بود به علت وضعیت حاکم در ایران دیگر امکان حمایت از شاه وجود ندارد. وی توانست سران سه کشور را با خود همراه سازد و برای ارتباط با دولت بعد از رژیم پهلوی به برنامه ریزی بپردازد ضمن آن که ژیسکار معتقد بود با توجه به حضور امام خمینی در فرانسه بتواند نقش واسته با نیروهای مخالف رژیم را ایفا نماید با شکل گیری این کنفرانس و نتایج آن محمد رضا پهلوی که قصد خروج از کشور را داشت کار خود را به طور کلی تمام شده دید و متوجه شد که دیگر حمایتهای پیشین غرب برای او وجود ندارد.

     

    2- نخست گردهمایی جنبشهای آزادی بخش جهان در تهران گشایش یافت و نمایندگان آزادی بخش در آن حضور یافتند. شناساندن ابعاد عمق و گسترده انقلاب به جهانیان، معرفی نهضتهای آزادی بخش جهان و فراهم آوردن زمینه های مساعد برای وحدت هر چه بیشتر این نهضتها در برابر ظلم و جور امپرالیسم جهانی از اهداف اصلی این گردهمایی بود.

     

    3- به قدرت رسیدن میکائیل گورباچف در اتحاد جماهیر شوروی موجب تحولات عظیمی در جهان کمونیسم گردید. حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که ناظر جریانات سیاسی و بین المللی بود از این فرصت به نحو احسن استفاده کرده و با دعوت جهان کمونیسم به اسلام در صدد بر آمدند تا خلع به وجود آمده از فروپاشی ماتریالیسم را با جایگزین اسلام ناب محمدی پر نماید به همین جهت هیأتی را به سرپرستی جوادی آملی به مسکو اعزام داشته تا پیام کتبی معظم له را به گورباچف ارائه دهندئ امام خمینی در این پیام با بینشی برخاسته از مکتب وحی و فراتر از وقایع روزمره و اتفاقات سیاسی به ترسیم این رویداد مهم پرداختند. امام خمینی در بخشی از این پیام فرمود برای همه روشن است که از این پس کمونیست را باید در موزه های تاریخی و سیاسی جهان جستجو کرد چرا که مارکسیسم جواب گوی هیچ نیازی از نیازهای انسان نیست. از شما می خواهم درباره اسلام به طور جدی تحقیق و تفحص کنید و این نه به خاطر اسلام و مسلمین بلکه به جهت ارزشهای والا و جهان شمول اسلام است.



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/13:: 12:17 صبح | نظرات دیگران ()

    » وقایع الایام

    مناسبتهای روز دوازدهم دی ماه

    - رحلت عالم ربانی آیت الله ملا محمد باقر فشارکی ( 1275 ش )

    - تصرف شهرهای تبریز و ارومیه توسط قوای عثمانی در جریان جنگ جهانی اول ( 1293 ش )

    - رحلت فقیه اصولی آیت الله فیاض زنجانی ( 1320 ش )

    - شروع به کار اولین کارخانه ذوب آهن ایران در کارخانجات تعمیرات اساسی راه آهن ( 1344 ش )

    - برگزاری نخستین همایش طنز در تهران ( 1374 ش )

    - افتتاح اولین فرستنده رادیو مشهد با قدرت یک کیلو وات ( 1327 ش )

    1- آیت الله ملا باقر فشارکی در حدود سال 1207 ش ( 1244 ق ) در اصفهان به دنیا آمد. وی پس از طی دروس حوزوی به مدارج بالای علمی دست یافت و به وعظ و ارشاد و تدریس و تألیف همت گماشت. شهرت آیت الله فشارکی به غیر از مراتب علمی از دو جنبه بوده است: اول به وسیله منبر و ارشاد مردم با بیانات جذاب و رسا؛ دوم احیا و شب زنده داری شبهای جمعه و خواندن دعای کمیل در مسجد مصلای تخت فولاد اصفهان به هنگام سحر می باشد به طوری که این سنت پس از سالها از درگذشت او توسط دیگران ادامه یافت. همچنین وی دارای محفل درسی پر رونق بود که شاگردان وی را بالغ بر یک صد نفر ذکر کردند. از این عالم ربانی کتب متعددی به جای مانده که آداب الشریعه، ذخیره المعاد و حاشیه بر شرح لمعه از آن جمله است ایشان سرانجام در 12 دی ماه 1275 ش برابر با 26 رجب 1314 ق در 68 سالگی بدرود حیات گفت و در اصفهان به خاک سپرده شد.

    2- با آغاز جنگ جهانی اول و حمله آلمان به روسیه و طرفداری عثمان از آلمان و یورش انگلیس و ژاپن به نیروهای آلمانی، جنگ جنبه جهانی پیدا کرد. در این حالت دولت ایران اعلام بی طرفی کرد ولی این اقدام ایران از طرف متخاصمین رعایت نگردید تا این که سپاه امپراتوری عثمانی به کمک کردها تجاوز به خاک ایران را آغاز کرد و شهرهای ارومیه و تبریز بی دفاع را به تصرف خود در آورد و به سمت شمال ایران پیشروی نمود. پس از تجاوز عثمانی دولت روسیه نیز قوای خود را وارد ایران نمود و برای تصرف شهرهای آذربایجان جنگ شدیدی بین قوای روسیه و عثمانی در گرفت در این جنگ خونین سرانجام روسها پیروز شدند و بر آذربایجان استیلا یافتند و روسها تا مدتها در آن منطقه ماندند تا این که پس از تغییر حکومت، آنان آنجا را ترک کردند.

     3- آیت الله فیاض مدرس زنجانی در سال 1247 ش ( 1285 ق ) در یکی از روستاهای زنجان به دنیا آمد. وی در ابتدا از محضر پدر مجتهدش آخوند ملا محمد استفاده برد. سپس در تهران در حلقه درس بزرگانی همچون میرزا ابوالحسن جلوه و میرزا ابوالحسن آشتیانی دروس حکمت، فقه، اصول، کلام، منطق و تفسیر را آموخت و در علوم عقلی و نقلی مهارت یافت. ایشان چند سال نیز در عتبات از کرسی درس علامه شیخ هادی تهرانی و استادان دیگر بهره جست و خود فقیهی محقق و متبحر گشت. ایشان از سال 1287 ش تا پایان عمر به مدت بیش از 30 سال در زنجان اقامت گزید و مرجع تقلید آن دیار شد. وی طی این سالها یکی از مروجین و مدرسین بزرگ مکتب شیعه و از نظر اجتماعی پناهگاه و مرجع مردم عصر خویش به شمار می رفت. از این فقیه جلیل آثاری چون ذخایر الامت و رساله در خُمس، ذکات و ماهیت وجود، بر جای مانده است. ایشان سرانجام در 12 دی ماه 1320 ش برابر با 14 ذی الحجه 1360 ق بدرود حیات گفت و در زنجان به خاک سپرده شد.

    4- عملیات متوسط محمد رسول الله (ص) در تاریخ 12 دی ماه 1360 ش با رمز مقدس لا اله الا الله، محمد رسول الله، با هدف انهدام نیروهای دشمن و نشان دادن قدرت نفوذی و تهاجمی ایران در منطقه غرب نوسود در کردستان صورت گرفت و تا 13 دی ماه به طول انجامید. در این عملیات نیروهای سپاه ضمن عبور از منطقه کوهستانی و تله های انفجاری به مصاف دشمن رفتند و با عبور از این مناطق پایگاه بعثیان را درهم کوبیده و مقرر فرماندهی یکی از تیپهای دشمن منهدم شد و رزمندگان پس از ورود به شهرهای عراق ضربات سختی بر عراق وارد آوردند. نتایج این عملیات، تلفات نیروهای انسانی: 100 نفر اسیر 700 نفر کشته و زخمی. تجهیزات و امکانات: تانک 4 دستگاه انهدامی، هلیکوپتر 2 فروند انهدامی، هواپیمای میگ 1 فروند انهدامی. این عملیات آرامش دشمن را در غرب کشور بر هم زد و به رژیم بعث نشان داد که از این پس نیروهای متجاوز عراق در هیچ منطقه از خاک ایران از حملات نیروهای جمهوری اسلامی ایران مصون نیستند.     



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/12:: 12:17 صبح | نظرات دیگران ()

    » لاادری!!!

    مدعیان دروغین چه کسانی هستند؟؟؟

     

    آیا واقعا اعمال ورفتار بعضی  پیرامون ایام ولیالی محرم پاسخی بر ندای ]هل من ناصرینصرنی؟[حسین ابن علی هست؟

     آهای آدمهایی که خیلی شور محرم و شبهایش.محرم و علم و کتل و طبل ودهل وزنجیرو سنج و ...... تو سرتونه ؟

    چقدر عاشق حسین هستید؟

    تا حالا چقدر سعی کردید!که به حرفهایش عمل کنید؟

    آیا اصلا اورا میشناسید؟

    حسین کیست ؟

    دلیل حرکت حسین از زادگاهش مدینه به کربلا چیست؟آنهم با زن وفرزند و خاندانش؟

    کربلا چه جور جائیست؟

    اوچه اندیشه ای در سر دارد؟

    چرا آب را به رویش می بندند؟

    چرا سر از تنش جدا کردند؟ چراعطشان؟

    علت مخالفت با او برای چیست؟

    کی به خودش جرات داد مقابل او بایستد؟

    چه برسر برادرش آوردند؟

    میگویند طفل.........................

    این ندای " آیا کسی هست تا مرا یاری کند؟ " را چه کسی سر میدهد؟ چرا؟

    این جمله که لرزه براندام دوست و دشمنش می اندازد; چه معنا ومفهومی دارد؟

    آیا از فرط تشنگی یاری میطلبد؟ یا از کثرت دشمنان ست؟ آیا از غربت وتنهایی ست ؟

    تفکرش در رابطه ی عبادت وبندگی چیست؟

    شب قبل از کشته شدنش چه گفته است؟

    مگر نمیگوئید: او را برای اقامه نماز و امربه معروف کشتند؟

    اصلا بگوئید : این نمازو امر به معروف ونهی از منکر چیه ؟

    مگر نه اینکه هر کسی هر حرفی را که میزنه وهر اعتقادی را که مدعی اونه درعملش و رفتارش نمود پیدا میکنه وظاهر میشه ؟

    آهای عزاداری که نماز نمیخونی ؟

    اهای کسی که هزار قلم آرایش میکنی وخودت را تزئین میکنی برای عزاداری حسین؟!

    اهای مو قشنگ ؟ اهای ناز باشی ؟وای کسانیکه......

    از اولی که دست چپ وراستم را شناختم به من گفتن آدم هر کسی را که دوست داره شکل همون میشه  منش – رفتار- کردار – لحن- صوت –ظاهر-باطن- مثل اونی میشه که عاشقشه . ما از اونی که مدعی هستیم دوسش داریم چه آموخته ایم؟

    بگذریم میخواستم همون سطر اول را بگم ورد بشم  ولی نمیدونم چرا تا اینجا اومدم؟ از اینکه خاطر برخی را مکدر کردم ..........

    فقط میخواهم بگویم: بیائیم از مکتب حسین- عاشورا – محرم  معرفت نسبت به حسین پیدا کنیم وسپس اندشه کنیم که: این سلطان عشق با این همه عظمت که دارد اینگونه مقابل هر آنچه غیر خداست می ایستد تا من وتو عشق مخلوق به خالق - درس بندگی – و انجام فرامین الهی و... را بیاموزیم .

    { وبدرستی که او آموخت رسیدن به لقای دوست را ...}

     

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/11:: 4:10 صبح | نظرات دیگران ()

    » وقایع الایام

    مناسبتهای روز یازدهم دی ماه

    - اولین وام گیری ایران از روسیه در زمان مظفرالدین شاه قاجار ( 1278 ش / 28 شعبان 1317 ق )

    - تجاوز سپاه عثمانی به خاک ایران ( 1293 ش )

    - درگذشت ادیب و نویسنده برجسته یوسف اعتصامی پدر پروین اعتصامی ( 1316 ش )

    - رحلت عالم مجاهد و فقیه نستوه آیت الله عبدالرحمن حیدری ایلامی ( 1365 ش )

    - درگذشت عبدالجواد فلاطوری اندیشمند مسلمان و مؤسس دانشکده علوم اسلامی هامبورگ (1375 ش )

    1- پس از شروع جنگ جهانی اول، دولت ایران برای بر کنار ماندن از آسیبهای جنگ، اعلام بی طرفی کرد. اما این اقدام ایران از طرف متخاصمین رعایت نگردید و هر کدام به نحوی بر خاک ایران یورش آوردند. سپاه عثمانی با کمک کردها شروع به تجاوز به خاک ایران نمود و شهرهای بی دفاع تبریز و ارومیه را به تصرف خود در آورده به سمت شمال کشور پیشروی کرد. پس از تجاوز عثمانی دولت روسیه نیز قوای خود را وارد ایران نمود و بر سر تصرف آذربایجان جنگ شدیدی بین نیروهای روسیه و عثمانی در گرفت. در این نبرد سهمگین عده زیادی از مردم آذربایجان مجروح و مقتول شدند. اموال آنان به غارت رفت و سرانجام قوای روس بر سپاه عثمانی پیروز گشت. در نهایت عثمانیها عقب نشینی کرده و روسها منطقه آذربایجان را به تصرف در آوردند. در این حال با ورود انگلیسیها به خاک ایران، خاک این مرز و بوم عملاً به یکی از جبهه های جنگ جهانی تبدیل شد که حاصلی جز قحطی و قتل و غارت مردم ایران در پی نداشت.

    2 – آیت الله حاج شیخ عبدالرحمان حیدری ایلامی در سال 1304 ش ( 1344 ق ) در شهر ایلام دیده به جهان گشود. وی پس از پشت سر گذاشتن تحصیلات به معلمی روی آورد؛ اما پس از رویایی صادق به فراگیری علوم اهل بیت روی آورد و به عتبات عالیات هجرت کرد. ایشان سالیانی در کربلا، سامرا و سپس نجف اشرف مدارج علمی را پیمود و سرانجام با حضور در درس خارج فقه و اصول حضرات آیات: سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خوئی، حاج محمد شاهرودی و شیخ حسین حلی به درجه اجتهاد دست یافت. با تبعید حضرت امام خمینی به نجف اشرف آیت الله حیدری ضمن شرکت در درس خارج اصول و فقه آن بزرگوار در بحث ولایت فقیه امام نیز حاضر شد. این عالم مجاهد از سال 1350 ش برای ارشاد و تبلیغ راهی بغداد گردید که فعالیت دینی او بر دستگاه، گران آمد و او را از کشور اخراج نمودند. ایشان پس از دو سال اقامت در قم در سال 1354 به شهر ایلام وارد شد و روحانیت مبارز ایلام را متشکل ساخت. خنثی کردن تبلیغات بهائیت در استان، تأسیس مدارس علمیه، تأسیس بیش از هشتاد حسنیه و مسجد در استان و ارشاد مردم به دین برخی از فعالیتهای این عالم بزرگوار بود. ایشان بعد از پیروزی انقلاب با رأی قاطع مردم ایلام به مجلس خبرگان راه یافت. ایشان پس از آغاز جنگ بارها در جمع رزمندگان حضور یافت و باعث روحیه بخشی بشتری به رزمندگان اسلام می گردید. سرانجام این عالم مبارز و نستوه در یازدهم دی ماه 1365 ش برابر با بیست و نهم ربیع الثانی 1407 ق در 61 سالگی دار فانی را وداع گفت و پس از تشییعی با شکوه در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.

    3- پرفسور عبدالجواد فلاطوری در سال 1304 ش در اصفهان دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر به پایان رسانید. وی سپس برای تحصیل علوم دینی راهی حوزه علمیه مشهد شد و از محضر: میرزا هاشم قزوینی و میرزا محمد تقی ادیب نیشابوری و ... بهره برد. عبدالجواد فلاطوری پس از آن به تهران آمد و به ادامه تحصیل علوم دینی نزد استادان نام آوری همچون علامه محمد تقی آملی، میرزا مهدی آشتیانی، محمد علی شاه آبادی و سید احمد خوانساری پرداخت. دکتر فلاطوری در همان زمان در رشته فلسفه اسلامی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و از آیت الله شیخ محمد رضا کلباسی به اخذ اجازه اجتهاد نائل آمد. وی در سال 1333 برای آگاهی از علوم انسانی و فلسفه غرب عازم آلمان گردید و در رشته فلسفه و دین شناسی تطبیقی و روانشناسی تحصیل نمود. ایشان در سال 1341 موفق به اخذ درجه دکتری در فلسفه تطبیقی، حقوق، تاریخ ایران، اسلام معاصر، کلام و علوم اسلامی را بر عهده گرفت و دمی از تدریس، تحقیق و تألیف باز نایستاد. دکتر فلاطوری در راه بسط و توسعه تفکر اسلامی در اروپا، فعالیتهای چشمگیری داشت و برای نیل به این هدف دانشکده علوم اسلامی هامبورگ آلمان را تأسیس کرد. این اندیشمند مسلمان در آلمان به عنوان یک مرجع اسلامی دانشمند فلسفه و علوم اسلامی مطرح بود. هر زمان که محافل علمی اروپا در تجزیه و تحلیل و بیان مسائل اسلامی و تفاهم و همفکری و گفت و گوی بین پیروان ادیان اسلام و مسیحیت و یهودیت، دچار مشکل می شدند، به وی مراجعه می کردند. وی در طول بیش از چهل سال اقامت در آلمان مقالات متعدد در نشریات معتبر آلمانی در جهت دفاع از اسلام نگاشت. استاد فلاطوری برای ایجاد مباحثه، هم فکری و همکاری بین پیروان ادیان مختلف تلاش می کرد. از جمله آثار وی ترجمه تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، تألیف اخلاق علمی کانت و دگرگونی بنیادی فلسفه یونانی در اثر طرز اندیشه اسلامی، می باشد. دکتر فلاطوری سرانجام در 11 دی ماه 1375 ش بر اثر سکته قلبی در 71 سالگی در گذشت و به سرای باقی شتافت.



  • کلمات کلیدی :
  • مـــــــحـــــب:: 87/10/11:: 12:32 صبح | نظرات دیگران ()

    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >