مناسبتهای روز بیست و نهم اسفند ماه
- درگذشت «سید اشرف الدین حسینی» مدیر روزنامه «نسیم شمال» (1313 ش)
- تصویب ملی شدن صنعت نفت ایران (1329ش)
- تأکید حضرت امام خمینی بر عزای ملی در نوروز 1342 شمسی (1341ش)
- افتتاح رسمی «سازمان تلویزیون ملی ایران» (1345ش)
- اعلام ممنوعیت اقامه نماز صبح زندانیان در زندان اوین از سوی رژیم پهلوی (1353ش)
- تهاجم نیروهای متحد آمریکایی و انگلیسی به عراق (1381ش)
- رحلت فقیه عارف و مجتهد برجسته آیت الله «احمد حجتی»(1376ش)
- درگذدشت «سید محمد علی ریاضی یزدی» شاعر معاصر( 1362ش)
1 – سید اشرف الدین حسینی گیلانی در حدود سال 1249 ش. (1287ق.) در قزوین به دنیا آمد. او در کودکی یتیم شد و در جوانی به عتبات رفت. وی، پس از پنج سال راهی تبریز شد و پس از آموزش علوم متداول، ساکن رشت گردید. اشرف الدین پس از مدتی به سبب داشتن روحیه وطن خواهی و نیز استعداد و قریحه شاعری، تصمیم به چاپ و نشر روزنامه ای به نام نسیم شمال گرفت و آن را از شهریور ماه 1286 ش، نُه ماه قبل از به توپ بستن مجلس، منتشر کرد. سید اشرف الدین حسینی پس از مدتی به معروفترین، مشهورترین و محبوبترین شاعر و سراینده اشعار طنزآمیز و انتقادی دوران مشروطه تبدیل شد و روزنامه اش به شهوت فراوانی رسید. این روزنامه به اندازه ای در میان توده مردم محبوبیت یافته بود که مدیر آن را نسیم شمال می خواندند و همه اینها حکایت از اخلاق و صدق عقیده سید در دفاع از وطن و مردم بی پُشت و پناه و حمایت به تمام معنی از طبقات زحمتکش مردم دارد. او مسایل جدی را در قالب فکاهی همراه با طعن و طنز و کنایه، به نوعی که هرکس از توده مردم، آن را می فهمید و احساس می کرد، مطرح می نمود. این روزنامه که نزدیک به بیست سال منتشر می شد، پس از مرگ سید اشرف الدین نیز مدتی انتشار یافت. سرانجام در سال 1306 ش. شایع شد که به بیماری جنون مبتلا شده است. به این بهانه او را به تیمارستان بردند و چند سالی در حال بیماری و تنگدستی زنده بود تا این که در روز بست و نهم اسفند ماه 1313 ش. برابر با ذیحجه 1352 در 64 سالگی درگذشت.
2 – از سالهای اولیه حفر چاه نفت ایران، چشم طمع بیگانگان به دنبال استثمار منابع زیرزمینی کشور بوده و آنان، در هر فرصتی به گرفتن امتیازهای گوناگون نفتی اقدام می کردند. پس از لغو قرارداد نفتی دارسی بین ایران و انگلستان، قرارداد الحاقی گس – گلشاییان به منظور کشف و استخراج نفت، توسط شرکتهای نفتی انگلیسی منعقد گردید. این قرارداد را جهت تصویب، به مجلس بردند که با مخالفت عده ای از نمایندگان مجلس و علما به ویژه آیت الله کاشانی و مردم، روبرو شد. پافشاریهای سپهبد رزم آرا نخست وزیر پهلوی، این لایحه را بار دیگر به مجلس برد و او که تصویب آن را مشکل یافت، قصد کودتا نمود. اما یک روز قبل از اجرای کودتا، توسط خلیل طهماسبی از گروه فداییان اسلام، ترور شد. به دستور آیت الله کاشانی، مردم به این قرارداد اعتراض کرده و خواهان ملی شدن نفت ایران شدند. سرانجام با به وجود آمدن آن وضعیت، مجلس به ملی شدن صنعت نفت ایران، رأی مثبت داد و در 29 اسفند 1329 مقرر شد که کلیه عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری نفت در دست دولت قرار گیرد.
3 – پس از برگزاری رفراندوم قلابی شاه در ششم بهمن 1341 و در شرایطی که رسانه ها داخلی و خارجی یکصدا شاه و انقلاب سفید او را می ستودند، نغمه های مخالفت با این همه پرسی از گوشه و کنار و در رأس آنها از جانب امام خمینی بلند شد. حضرت امام، طی نشست هفتگی با مراجع و علمای قم، خواهان در پیش گرفتن سیاست مشترک علیه رژیم شده و پیشنهاد دادند که در اعتراض به اعمال رژیم، نوروز 1342 عزای عمومی اعلام شود. این پیشنهاد، با استقبال وسیع شخصیتهای حوزوی مواجه گردید و آنان نیز ضمن حمایت از امام، عید نوروز را عزای ملی اعلام کردند. پس از این حرکت، شاه در اقدامی وقیحانه با روحانیت، اعلام جنگ نمود و مخالفان را به مرگ، تهدید کرد. این عمل محمد رضا پهلوی عکس العمل شدید حضرت اماام را به دنبال آورد و ایشان طی سخنانی در 29 اسفند 1341 در جمع روحانیون، طلاب و مردم قم به افشاگری علیه رژیم پرداخته و بر موضع خود مبنی بر اعلام عزای عمومی در نوروز 42 پافشاری نمودند. به دنبال تحریم نوروز، در برخی از مساجد و حسینیه ها و منازل علما و در رأس آن بیت حضرت امام، مجالس عزا برپا شد. این عمل باعث زیر سؤال بردن برنامه های شاه شد و خشم حکومت را برانگیخت. از این رو، رژیم به این نتیجه رسید که باید با حرکتی قهرآمیز، زهر چشمی به نیروهای مذهبی نشان دهد تا به خیال خود، آنان را سر جایشان بنشاند. این فرصت در دوم فروردین 1342 نصیب مزدوران شاه گردید و آنان طی یورش به مدرسه فیضیه، درصدد به اصطلاح سرکوب حوزه علمیه قم و روحانیون برآمدند. این عمل، وقایع مهمی را در پی داشت که مهمترین آنها، عکس العمی شدید امام، طی سخنرانی عاشورای 1342 ش، دستگیری ایشان و وقوع قیام خونین پانزدهم خرداد 42 می باشد.
4 – پس از آنکه نخستین فرستنده تلویزیون ایران در یازدهم مهر ماه سال 1337 پخش برنامه های خود را آغاز کرد، این روز با عنوان آغاز کار تلویزیون ایران نام گرفت. تلویزیون ایران در ابتدا به صورت یک بخش خصوصی اداره می شد که در هر روز چهار ساعت برنامه پخش می کرد. با بهره برداری از فرستنده های دیگر در سطح کشور و تغییر ساختار آن، تلویزیون ملی ایران در آبان 1345 به صورت تلویزیون دولتی، به طور آزمایشی آغاز به کار کرد. اما افتتاح رسمی سازمان تلویزیون ملی ایران در 29 اسفند 1345 صورت گرفت. در سال 1350 و به دنبال ادغام رادیو و تلویزیون، سازمان واحدی به نام سازمان رادیو – تلویزیون ملی ایران مشغول به کار گردید. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این سازمان به نام صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تغییر نام یافت و با گذشت زمان، فعالیت آن به شکل افزایش فرستنده و شبکه های رادیویی و تلویزیونی در تهران و شهرستانها رو به گسترش نهاد؛ چنان که در حال حاضر (1382) این سازمان دارای 30 مرکز در استان و شهرستانهای مختلف ایران، بیش از پانزده دفتر منطقه ای در کشورهای مختلف ایران، بیش از پانزده دفتر منطقه ای در کشورهای مختلف جهان، چندین شبکه بین المللی و خبری، بیش از 18 شبکه رادیویی و تلویزیونی سراسری و شبکه های متعدد مختلف صدا و سیما در تهران و شهرستانها می باشد.
5- سید محمد علی ریاضی یزدی، متخلص به ریاضی در سال 1290 ش. در یزد به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و علوم دینی در 17 سالگی به اصفهان رفت و پس از اتمام تحصیلات وارد دانشکده معقول و منقول شد و لیسانس گرفت. سید محمد علی ریاضی یزدی، شاعری توانا و خوش قریحه و دانشمندی فاضل بود و در سرودن انواع شعر از قصیده و غزل، استاد بوده است. وی از شاعرانی بود که به پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت پیغمبر اخلاص زیادی داشت و در مدایح و مراثی ائمه اطهار، اشعار بسیاری نظم کرد که نمونه اشعار وی در نگین سخت آمده است. ریاضی یزدی سرانجام در 29 اسفند 1362ش. در هفتاد و دو سالگی در تهران درگذشت و در ابن بابویه در ری به خاک سپرده شد.
6 – آیت الله شیخ احمد حجتی در سال 1297 ش. (1337 ق.) در شهرستان میانه در آذربایجان به دنیا آمد و در کودکی پدر را از دست داد. وی تحت تکفل و تربیت برادر بزرگش میرزا ابو محمد قرار گرفت. ایشان پس از مدتی تحصیل، راهی خدمت سربازی شد و پس از آن درس را ادامه نداد ولی بر اثر رویای صادقانه ای که دید، بار دیگر به تحصیل علوم دینی روی آورد. از این رو به قم رفت و به مدت سیزده سال از محضر عالمانی همچون: سید محمد حجت کوه کمره ای، سید حسین بروجردی، امام خمینی و سید شهاب الدین مرعشی نجفی بهره برد تا به اجتهاد دست یافت. آیت الله حجتی سپس در میانه به ارشاد مردم مشغول شد و پس از سالیانی راهی تهران گردید. وی به موازات تلاش علمی و فعالیت تبلیغی و پاسداری از شریعت، در صحنه سیاسی نیز حضور فعال داشت و پس از بازداشت حضرت امام در جریان قیام پانزده خرداد 1342 علیه رژیم به اعتراض برخاست. افشاگری آیت الله حجتی علیه رژیم خودکامه به آنجا رسید که از سخنرانی ایشان جلوگیری کردند و ایشان ممنوع المنبر شد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از حامیان نظام به شمار می رفت و مورد عنایت امام و مقام معظم رهبری بود. این فقیه وارسته در زمره مجتهدان فاضلانی قرارداشت که عمر با برکت خویش را در راه کسب دانش فقه و تدریس علوم دینی صرف کرد و همزمان با تلاشهای فکری، ضمن دوری از جنجالهای تبلیغاتی، به تهذیب نفس و دوری از تعلقات دنیوی پرداخت تا جایی که به موقعیتهای معنوی و عرفانی والایی دست یافت. آیت الله احمد حجتی سرانجام در اواخر اسفند 1376 ش. در 82 سالگی به دیدار معبود شتافت و در قبرستان نو در قم دفن شد.
7 – بعد از یک سال رجزخوانی آمریکا درباره عراق و تهدید به حمله به این کشور، به بهانه تولید و انباشت سلاحهای کشتار جمعی و علیرغم اعتراضات سراسری مردم جهان، شیطان بزرگ، آمریکا به همراه استعمار پیر، انگلستان در روز بیست و نهم اسفند ماه 1381 ش. برابر با بیستم ماه مارس 2003 به مردم بی دفاع عراق حمله کرده و جنگ تمام عیاری را آغاز کرد. در پی این جنگ خونین، بیش از هزار موشک کروز، هزاران بمب و دهها هزار گلوله توپ و بمبهای خوشه ای بر روی مردم عراق ریخته شد و هزاران نفر از زنان و مردان و کودکان عراقی به خاک و خون غلطیدند. کشتار دوازده هزار نفر از مردم، همچنین تخریب خانه های مسکونی بی شمار، بیمارستانها، تأسیسات اقتصادی، فرهنگی مساجد، مجروح و معلول شدن دهها هزار نفر و بر جای ماندن آثار زیانبار و خطرناک استفاده از سلاحهای الکترومغناطیسی، شیمیایی و سایر، سلاحهای ممنوعه از دیگر اثرات این حمله دهشتناک بود. سرانجام پس از سه هفته کشتار و تخریب و آواره کردن تعداد زیادی از ملت عراق توسط ارتشهای متجاوز آمریکا و انگلیس، بر اساس یک توافق، میان آمریکاییها و صدام، ارتش عراق در برابر نیروهای اشغالگر، تسلیم شد و این کشور در بیستم فروردین 1382 به اشغال کامل نظامیان مهاجم درآمد. اولین اقدام آمریکا پس از تسخیر کامل عراق، سرقت نفت این کشور بود و به فاصله یک هفته پس از فروپاشی رژیم صدام، وزارت جنگ آمریکا (پنتاگون) به عنوان قیم عراق به انعقاد قراردادهای کلان تحت عنوان بازسازی این کشور به شرکتهای وابسته به دولتمردان آمریکا اقدام کرده و مزدوران خود را برای رهبری عراق در نظر گرفتند. همچنین پس از سقوط رژیم صدام و ورود مهاجمان به پایتخت، غارت وسیع اموال دولتی و نیز موزه ملی و بزرگ عراق و هزارن قطعه ارزشمند آن با هماهنگی نیروهای اشغالگر صورت گرفت و لطمات جبران ناپذیری به فرهنگ و تمدن گذشته این کشور وارد آمد.