دراین بخش از نوشتار که بخش پایانی (سیره نبوی) راشامل میشود: به بیانات حسنین علیهما سلام در وصف رسول مکرم اسلام(ص) وفرازهایی ازفرمایشات حضرتش ذکر گردیده است .
رفتار رسول اعظم (ص) به توصیف امام حسن و امام حسین (ع)
شیخ صدوق (ع) در معانی الاخبار از امام حسن و امام حسین (ع) نقل می کند که رفتار و اخلاق رسول خدا (ص) چنین بود:
* با غصه ها، قرین بود و هماره متفکر به نظر می رسید.
* بیشتر اوقات ساکت بود و جز به هنگام ضرورت سخن نمی گفت.
* هنگام سخن گفتن در آغاز و پایان، به آرامی، لب به سخن می گشود.
*کلامش ، کوتاه و جامع و خالی از تفصیل بی جا و رساننده مقصود بود.
* در راه رفتن قدم هایش را از زمین بلند می کرد و به آرامی و وقار راه می رفت.
* تند می رفت مانند کسی که بر زمین سراشیب راه می رود.
* چون به جانبی نگاه می کرد، با تمام بدن متوجه می شد.
* چشم ها افتاده بود و به سوی زمین بیشتر نگاه می کرد تا به آسمان.
* به کسی خیره نمی شد ، بلکه نگاه کردنش، لحظه ای بیش نبود.
*هر که را می دید، ابتدا سلام می کرد.
* نعمت در نظرش بزرگ می نمود، اگر چه ناچیز باشد
*هیچ نعمتی را نکوهش نمی کرد.
* دنیا و ناملایمات آن هرگز او را به خشم نمی آورد.
* اگر حقی پای مال می شد، از شدت خشم، کسی را نمی شناخت و از هیچ چیز پروا نداشت تا آنکه حق را یاری کند.
* هنگام اشاره ، به تمام دست اشاره می کرد.
* چون از مطلبی تعجب می کرد، دست ها را پشت و رو می کرد.
* هنگام صحبت کردن، دست ها را به هم وصل می کرد و انگشت ابهام دست چپ را به کف دست راست می زد.
* بیشتر خنده های آن حضرت لبخند بود.
* با مردم انس می گرفت و آنان را از خود دور نمی کرد و حالشان را جویا می شد.
* بزرگ هر قومی را گرامی می داشت و او را بر قومش حاکم می کرد.
* همیشه از مردم حذر می کرد و خود را می پایید، بدون آنکه صورت از آنان بگرداند و بدخلقی کند.
* هر کار نیکی را تحسین و تقویت می کرد.
* از یاران خود تفقد می کرد.
* از کار مردم غفلت نمی کرد، مبادا آنان منحرف شوند.
* درباره حق کوتاهی نداشت و از آن تجاوز نمی کرد.
* اطرافیان آن حضرت، نیکان مردم بودند. برترین آنان نزد ایشان کسانی بودند که مردم را بیشتر نصیحت کنند و بزرگترینشان کسانی بودند که درباره برادر دینی بیشتر مواسات و خیرخواهی داشت.
* در هیچ مجلسی نمی نشست و برنمی خاست، مگر به یاد خدا
* در مجالس ، جای مخصوصی برای خود انتخاب نمی کرد و از این کار نهی می فرمود.
* وقتی به جمعیتی می پیوست، هر جا که خالی بود، می نشست و اصحاب را به این کار دستور می داد.
*حق هر یک از اهل مجلس را ادا می کرد و کسی احساس نمی کرد که دیگری پیش از آن حضرت از او محترم تر است.
* با هر کس که می نشست، آن قدر صبر می کرد تا خود آن شخص برخیزد.
*مجلس ایشان، مجلس حلم و حیا و صداقت و امانت بود و در آن آوازها بلند نمی شد و حرمت مردم هتک نمی شد. اگر لغزشی سر می زد، جای دیگر گفته نمی شد.
* کسی را زیاد مدح نمی کرد و از چیزی که به آن رغبت و میل نداشت ،غفلت می ورزید.
* از سه چیز پرهیز می کرد: جدال ، پرحرفی و گفتن مطالب بی فایده .
* نسبت به مردم از سه چیز پرهیز می کرد: هرگز کسی را سرزنش نمی کرد، از او عیب نمی گرفت، لغزش و عیب های مردم را جستجو نمی کرد.
* سخن نمی گفت ، مگر در جایی که امید ثواب در آن داشت.
* اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، وی نیز می خندید و از آنچه تعجب می کردند، تعجب می کرد.
* بر بی ادبی شخص غریب در پرسش و گفتار صبر می کرد.
*هرگز ثنای کسی را نمی پذیرفتند، مگر اینکه ثنایش به عنوان تشکر از آن حضرت باشد.
* سخن هیچ کس را نمی برید، مگر آنکه از حد مشروع تجاوز کند در آن صورت با نهی کردن یا با برخاستن، سخن او را قطع می کرد.
حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه فرموده اند:
1. رحمت الهی شامل پدر و مادری باد که با تربیت صحیح، فرزند خود را در نیکی به والدین کمک نمایند.
2. یا علی ! خداوند لعنت کند (از رحمت و فیض الهی بی نصیب باد) پدر و مادری که (بر اثر سوء رفتار و گفتار خود، باعث انحراف فرزند خویش شوند) او را به عصیانشان وادار سازند.
3. خشنودی پدر و مادر، رضای خداوند است و خشم الهی در غضب پدر و مادر است.
4. نگاه محبت آمیز فرزند به روی پدر و مادر عبادت است ( و در پیشگاه الهی استحقاق پاداش دارد)
5. وجود پیران سالخورده بین شما، باعث افزایش نعمت های الهی است.
6. پیر سالخورده در خانواده اش همانند پیغمبر الهی است میان امتش
7. به شما سفارش می کنم با جوانان به نیکی رفتار کنید (و شخصیت آنان را گرامی بدارید)
8. احترام و تجلیل سالخوردگان، در واقع تنظیم و تکریم ذات اقدس خداوند است.
9. بهترین امت من کسانی هستند که برای خود همسر برگزیده اند و بدترین آنان کسانی هستند که از ازدواج سرباز زده اند.
10 . ای گروه جوانان ! هر یک از شما که توانایی ازدواج دارد حتماً همسری برای خود برگزیند، زیرا این عمل برای محافظت چشم از نگاه های آلوده و پاکدامنی بهتر است.
11. کسی که دوست دارد پاک و طاهر به دیدار خداوند نایل گردد، باید با انتخاب همسر موجبات عفت و پاکی خود را فراهم آورد.
12. ای علی ! حق فرزند به پدرش این است که برای او اسم خوب انتخاب کند، خوب تربیتش نماید و کار مناسبی برای او پیدا کند.
13. آدمی تحت تأثیر رفیق است ( و از روش او پیروی می کند) پس باید ( در انتخاب دوست دقت کند ) و ببیند با چه کسی دوستی می کند.
14. خیری نیست در رفاقت و هم نشینی با کسی که حقوقی را برای خود در نظر می گیرد ولی نسبت به تو بی توجهی است.
15. شایسته ترین مردم برای بدنامی کسانی اند که با بدنامان رفیق می شوند و با آنان مجالست می کنند.
16. به فرزندان خود تیراندازی و شنا بیاموزید.
17. خداوند متعال به جوانی که جوانی اش را در عبادت خدا سپری می کند بر فرشتگان مباهات می کند و می گوید به بنده ام بنگرید که چگونه به خاطر من از گناه دوری جسته است.
18. زن را برای زیبایی اش به همسری نگیر، چه ممکن است زیبایی زن، سبب بی عفتی او گردد، و همچنین به انگیزه مالش با وی پیوند زناشویی برقرارمکن، زیرا مال می تواند مایه طغیان او شود، بلکه با زن با ایمان ازدواج کن.